17 ماهگی
سلام عسلم سلام پسرم خوبی گلم ؟ خوبی قربونت برم الهیی ؟ وقتی فکرش و می کنم یه روزی بزرگ می شی و خودت میای وبلاگت و می خونی کلی ذوق می کنم فکرکن مثلا این وبلاگ و ازت مخفی کنم وشب عروسیت بهت هدیه بدم وای چقدر کیف میده اونی که هدایا رو می خونه میگه : اهدایی از طرف مادر داماد وبلاگ خاطرات کودکی مادر زنت و بگو چه حرصی می خوره میگه آخه اینم کادو بود گذاشتن خلاصه که انشالا هر وقتی این وبلاگ و می خونی شاد و سلامت باشی و خوشبخت قربونت برم خب دیگه بریم سر ماجراهای این ماه بازم روزها زود زود و پشت سر هم گذشت و تو یکماه بزرگ تر شدی دورت بگردم اله...
نویسنده :
راضیه کرمی نیا
13:45